چکیده
جعل و استفاده از سند مجعول از جمله جرایمی است كه در دهه های اخیر با پیشرفت فناوری در بسیاری از جوامع افزایش چشمگیری یافته است.جرم جعل از جمله جرایمی است كه از دیرباز و از زمان پیدایش خط و اسناد در بسیاری از جوامع وجود داشته و در دهه های اخیر نیز گسترش یافته است.جعل یک سند، دردو شکل اساسی، بصورت «جعل مادی» و «جعل معنوی» تعریف میشود.جعل مادی به تغییر ظاهری یک سند با استفاده از روشهای فیزیکی مانند برش یا تراش آن گفته میشود وجعل معنوی به تغییر مفاد یک سند اطلاق میگردد.در قوانین ایران هر تغییری در اسناد جرم نیست بلکه تغییر با حیله و نیرنگ و باعث ضرر به دیگری جعل اسناد محسوب میشود. در پژوهش حاضر تلاش گردیده است تا به بررسی موشکافانه تری از جرم جعل مفادی از نظر فقه امامیه و حقوق موضوعه خصوصا قانون مجازات اسلامی 1392ارائه گردد و این جرم از دو منظر (فقه و قانون)بررسی گردد.
واژگان کلیدی:جرم،قانون،مجازات،جعل مفادی
جرم جعل از جمله جرایمی است که از دیرباز و از زمان پیدایش خط و اسناد در بسیاری از جوامع وجود داشته و در دهه های اخیر نیز گسترش یافته است.استحكام روابط اجتماعي، اقتصادي سياسي و … مستلزم آن است كه افراد جامعه بتوانند به صحت و درستي نوشتهها و اسنادي كه براي اهداف گوناگون بين آنان تنظيم و مبادله ميشود اطمينان داشته باشند. جعل اسناد و استفاده از سند مجعول عامل سلب اعتماد عمومي و نيز بسياري از ضررهاي مادي و معنوي است كه به اشخاص وارد ميشود به عنوان مثال جعل مدرك دانشگاهي يا پول يا اوراق بهادار باعث خدشه به حيثيت و اعتبار علمي دانشگاه و اقتصاد مملكت ميشود.ميتوان گفت كه جعل عبارت است از: ساختن يا تغيير آگاهانه نوشته يا سند برخلاف حقيقت به ضرر ديگري. ساختن مهر يا امضاي اشخاص حقیقی یا حقوقی، خراشيدن، تراشيدن، قلم بردن، الحاق، محو، اثبات، سياه كردن يا دست بردن در تاريخ سند، الحاق نوشتهاي به نوشته ديگر يا به كار بردن مهر ديگري بدون اجازه صاحب آن به قصد جا زدن آنها به عنوان اصل براي استفاده خود يا ديگري و به ضرر غير. براي آشنايي بهتر با جرم جعل به بررسي هر يك از مصاديق تعريف بالا ميپردازيم.ساختن نوشته يا سند عبارت است از نوشتهاي كه در مقام اقامه دعوي يا دفاع از آن قابليت استناد دارد. البته بايد توجه داشت براي اينكه نوشتهاي سند محسوب شود نيازي نيست تا از آن نوشته در دادگاه استفاده گردد بلكه بايد آن نوشته قابليت استناد داشته باشد. براي مثال شخصي به ديگري مبلغي وجه دستي ميدهد و در مقابل از او رسيد دريافت ميكند. اين نوشته اگر به امضاي طرف باشد، قابليت استناد دارد و سند محسوب ميشود. هر چند بين اين دو نفر اختلافي حاصل نشود و نیازی به مراجعه دادگاه نباشد و اين رسيد صرفاً براي يادآوري اخذ شده باشد.
يكي از جرايم مهم در كليه جوامع بشري كه داراي سابقه طولاني مي باشد ، جرم « جعل » است به گونه اي كه زمان وقوع آن را با تاريخ ابداع خط وكتابت ، مي توان همزمان دانست وبه موازات توسعه تمدن ها وپيشرفت روز افزون روابط اقتصادي – اجتماعي وفرهنگي ورواج ديوان سالاری در سازمان هاي اداري ، از پيچيدگي واهميت به سزايي برخوردار گرديد.بديهي است كه جرم جعل در ارتباط با جرايم ديگري نظير استفاده از سند مجعول ، كلاهبرداري ، اختلاس و… موضوعيت مي يابد ودر گروه جرايمي به شمار مي آيد كه عليه امنيت وآسايش عمومي جوامع بشري قرار مي گيرند. جرم جعل از جمله جرایمی است که از دیرباز و از زمان پیدایش خط و اسناد در بسیاری از جوامع وجود داشته و در دهه های اخیر نیز گسترش یافته است.استحكام روابط اجتماعي، اقتصادي سياسي و … مستلزم آن است كه افراد جامعه بتوانند به صحت و درستي نوشتهها و اسنادي كه براي اهداف گوناگون بين آنان تنظيم و مبادله ميشود اطمينان داشته باشند. در کتاب تعزیرات قانون مجازات اسلامی ایران، به تفکیکِ جرم جعل مادی از جعل مفادی توجهی نشده است. قانون گذار کیفری برای آن دو، مجازات یکسانی پیش بینی کرده است و در مواردی هم برای رفع این ایراد مواد قانونی متعددی را برای بیان ممنوعیت اشکال مختلف یک رفتار وضع نموده است که ما را در شناسایی مصادیق مسلم جرم جعل مفادی ناکام می گذارد به همین دلیل بر جامعه حقوقی است که نسبت به این امر همت گمارند. حقوقدانان از اصطلاح جعل مفادی تعاریف گوناگونی ارائه داده اند که دربیشتر این تعاریف، دو عنصر «تغییر حقیقت در مضمون سند یا نوشته» و «سلامت ظاهری سند» را مد نظر قرار داده اند اما نمی توان این عناصر را به عنوان مشخصات اختصاصی جرم جعل مفادی در نظر گرفت زیرا این شرایط در جعل مادی نیز قابل تحقق است به همین منظور ما معیارهای تمایز جعل مادی و مفادی را به تفصیل در حقوق کیفری ایران بررسی کرده و نظرات حقوقدانان را در این زمینه مبتنی بر تفاوت در سمت مرتکب جعل مادی و مفادی ، تفاوت در موضوع و میزان مجازات آنها، «تفاوت در نحوه ی قلب حقیقت» و تفاوت در زمان ارتکاب آنها تحلیل و دلایل خود را بر رد آنها بیان می کنیم.
1-( میرسلیمی،علی رضا،انواع جعل در حقوق کیفری ایران،زمستان،1388،ص28):
منظور از محو كردن پاك كردن بخشهايي از نوشته با وسايلي مثل مداد پاك كن،لاك غلطگيري، آب، مواد شيميايي و نظاير آنهاست و شامل سوزاندن و پاره كردن وبريدن نميشود چرا كه اين دسته از اعمال شامل مواد 681 و 682 بنابه رسمي بودن ياعادي بودن خواهد بود. منظور از سياه كردن سند، ناخوانا كردن بخشهايي از آن با وسايلي مثل جوهرمركب، رنگ و نظاير آنهاست. و واژة اثبات در برابر ابطال قرار ميگيرد و به عبارت ديگراعتبار دادن به سندي باطل به نحوي از انحاء شامل اثبات ميگردد به صورتي كه اگرگذرنامهي مهر ابطال خورد، با محو آن از آن استفاده شود.
جرم جعل بمانند جرائم علیه اموال مقید به نتیجه نبوده و نتیجه جرم و تحقق ورود ضرر به غیر در نتیجه ارتکاب و استفاده از سند مد نظر قانونگذار نمی باشد ضرر مورد نظر قانونگذار در حقیقت مستقل از عمل مرتکب نبوده و چه از عمل وی ضرری به غیر وارد شود یا خیر عمل جعل محقق و مسلم است این سختگیری قانونگذار بدین علت است که جعل از جرائم برهم زننده نظم و آسایش عمومی است و عنصر ضرر در آن مفروض انگاشته میشود به همین علت است که جرم جعل و استفاده از آن دو جرم مستقل بشمار آمده و جعل و استفاده از آن تعدد جرم و موجب تشدید مجازات تلقی میگردند.
3-( مهدی پور ،اعظم ،سیاست کیفری افتراقی درقلمرو بزهکاری اقتصادی، نشرمیزان،چاپ اول،زمستان 1390):
خراشيدن و تراشيدن هر دو با وسايلي چون تيغ و چاقو انجام ميشوند، يعني اينكه مرتكب حروفي را با كمك اين وسايل از روي نوشته يا سند محو ميكند تفاوت بين اين2 مورد آن است كه در خراشيدن بخشي از حروف كلمه و در تراشيدن كل كلمه محوميشود. نمونة حالت تراشيدن كل كلمة حسين از روي يك نوشته مثلاً از روي وصيتنامه است به اين قصد كه حسين از جمع موصي لهم خارج شود در قلم بردن لزوماً چيزي به نوشته يا سند اضافه نميشود بكار مرتكب ممكن است بااستفاده از قلم بخشهايي از يك سند يا نوشته را ناخوانا كرده يا بر روي آنها خط بكشد. «قلم بردن عبارت است از تغيير و تبديل دادن حروف و كلمات با ارقام موجود بدوناينكه كلمه يا رقم جديد اضافه شود مثل تبديل به در اين مورد چيزي به سند اضافه ميشود مثلاً رقمي در مقابل چك گذاشته ميشود. منظور از محو كردن پاك كردن بخشهايي از نوشته با وسايلي مثل مداد پاك كن،لاك غلطگيري، آب، مواد شيميايي و نظاير آنهاست و شامل سوزاندن و پاره كردن وبريدن نميشود چرا كه اين دسته از اعمال شامل مواد 681 و 682 بنابه رسمي بودن ياعادي بودن خواهد بود. منظور از سياه كردن سند، ناخوانا كردن بخشهايي از آن با وسايلي مثل جوهرمركب، رنگ و نظاير آنهاست. و واژة اثبات در برابر ابطال قرار ميگيرد و به عبارت ديگراعتبار دادن به سندي باطل به نحوي از انحاء شامل اثبات ميگردد به صورتي كه اگرگذرنامهي مهر ابطال خورد، با محو آن از آن استفاده شود.
4-(نجفي، محمد حسن 1364، جواهر الكلام، جلد 41 ، بيروت، دارالكتب الاسلاميه):
در متون فقهي از جعل وتزوير در نوشتجات استفاده از نوشته جعلي به طور اجمال بحث شده است. فقها معمولا در آخر مبحث محاربه به اين بحث اشاره كرده اند. شيخ طوسي ره در كتاب النهايه مينويسد كسي كه تصاحب در مال مردم با مكر و خدعه و تزوير در نوشته ها روا دارد مجازات و تأديب وي واجب است و بايد آنچه گرفته است. به طور كامل بازپس دهد و سزاوار است حاكم او را علني مجازات كند تا ديگران عبرت گرفته و در آینده گرد اينگونه اعمال نگردند.
5-( رحمتی ،رضا بررسی فقهی و حقوقی جرم جعل و مصادیق آن، 1387،ص25):
جعل مفادی یا جعل ماهوی، عبارت است از تغییر (قلب) حقیقت در مفاد و شرائط و مضمون یک سند، بدون اینکه در ظاهر نوشته یا سند، تغییر و تحریفی مادی مشهود به عمل آمده باشد .در جعل معنوی یا مفادی که بعضاً از آن به جعل ماهوی هم یاد میشود قلب حقیقت در ماهیت یک نوشته بدون آنکه اثری مادی و خارجی ایجاد شود به عمل میآید به عبارت دیگر ابتدا جاعل حقیقت یک امری را در ذهن خود منقلب میکند و سپس همان حقیقت قلب شده را وارد سند میکند. مثلاً سر دفتری با تبانی با خریدار در دفتر بنویسد که تمام ثمن معامله نقداً پرداخت گردید و حال آنکه در واقع نصف آن پرداخت شده باشد. جعل مفادی به ندرت در اسناد عادی اتفاق میافتد اما با توجه به شیوع قولنامه و بیع نامۀ عادی، این جرم گاهی در اسناد عادی هم اتفاق میافتد. جعل مفادی (معنوی) بیشتر سوء استفاده شخص از بی اطلاعی و بی سوادی فرد در درج غیر واقعی نوشتجات و تغییر درماهیت و مفاد سند است. با توجه به مواد قانونی مصرح، عمل فیزیکی در جعل مفادی که از سوی کارکنان ادارات دولتی و مراجع قضایی و مأموران خدمات عمومی در راستای انجام وظایفشان قابل ارتکاب میباشد، ممکن است به یکی از حالات زیر باشد:تغییر موضوع یا مضمون؛ تحریف گفته و نوشته یکی از مقامات رسمی؛ تحریف تقریرات یکی از طرفین؛ امر باطلی را صحیح یا صحیحی را باطل جلوه دادن؛ چیزی را که به آن اقرار نشده اقرار جلوه دادن.
1-در حقوق کیفری ایران ماهیت جعل مفادی چیست؟
2-جعل مفادی چگونه و تحت چه شرایطی تحقق می یابد؟
1- به نظر می رسد جعل معنوی یا مفادی که بعضاً از آن به جعل ماهوی هم یاد میشود قلب حقیقت در ماهیت یک نوشته بدون آنکه اثری مادی و خارجی ایجاد شود به عمل میآید
2-به نظر می رسد جعل مفادی (معنوی) بیشتر سوء استفاده شخص از بی اطلاعی و بی سوادی فرد در درج غیر واقعی نوشتجات و تغییر درماهیت و مفاد سند به شیوه های متنوع می باشد .
الف-هدف اصلی
-بررسی مفهوم و ارکان جرم جعل مفادی در حقوق کیفری ایران
هدف فرعی
-شناخت علل فردی و اجتماعی گرایش به این جرم در جامعه